محل تبلیغات شما



به کانال نماز شب درایتا خوش امدید لطفاصبور باشید و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید #نمازشب #خودسازی‌وترک‌گناه #لذت‌بردن‌ازنمازوعبادت #ایمان‌_تقوا_عمل‌صالح
: ســـــلآم

اعمال روز اربعین:

1-خواندن زیارت اربعین

2-غسل اربعین وتوبه (قبل از نماز ظهر)

3-بعد از نماز صبح صد مرتبه(لاحول ولاقوة الا بالله علي العظيم)

4-هفتاد مرتبه تسببحات اربعه

5-بعد از نماز ظهر سوره والعصر بعد هفتاد مرتبه استغفار

6-غروب چهل مرتبه لا الة الا الله

7-بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا

<<التمـــــآس دعآی مخصوص>>

 

 


 

قسمت آخر 

 بالاخره حركت كرديم

 

 ديدم كه آقاي جهالت نيز پيدا شد

 

 گفتم

 

 ملعون از من دور شو

 

 گفت

 

 تو از من دور شو

 

 در دو طرف راه جانوراني مختلفي به صورت سگ و روباه و ميمون به رنگهاي زرد كبود و بعضي بصورت عقرب و زنبور و مار و موش بودند كه قاعدتا هم در جنگ بوده و يكديگر را مي دريدند

 

 از دهان و گوش بعضي از آنها آتش خارج مي شد و در بعضي از نقاط بيابان سراب ديده مي شد

 

 آنها همانطور در جنگ بودند و يكديگر را مي دريدند و مي گزيدند همگي مي دويدند ولي مايوسانه بر مي گشتند

 

 بعضي مشغول خوردن مردار بودن و بعضي در چاه هاي عميق افتاده و از آن چاه ها دوده كبريت و شعله هاي آتش بيرون مي زد

 

 هواي آن زمين شديدا گرم و عطش آور بود و ساعتي يك مرتبه از هادي آب طلب مي كردم او هم گاهي كم و گاهي اصلا نمي داد و مي گفت راه بي آب در جلو زياد داريم و آب هم كم داريم

 

 گفتم چرا آب كم حمل كردي

 

 گفت:ظرفيت و استعداد تو بيش از اين نبود و آب تقوا كمتر به او رسانيدي و او را خشك نمودي و در نماز خاشع نبودي و آگاه باش در اين جهان ذره اي حيف و ميل نيست

 

 هر كس به اندازه ذره اي نيكي كند آن را خواهد ديد و نيز هركس به مقدار ذره اي بدي كند آن هم آن را خواهد ديد

 

 هادي گفت به جلوي راه نگاه كن ببين چه مي بيني

 

 نظر كردم ديدم كه در نزديكي افق دود سياهي مخلوط با شعله هاي آتش رو به آسمان مي رود و بوستانهايي كه پر از درختان ميوه است آتش گرفته است

 

 به هادي گفتم،آن چيست؟

 

 گفت

 

 آن باغها و بوستانها از ذكرها وتسبيح مومني ساخته شده است

 

 و حالا مومن دچار دروغ يا تهمتي يا لغوياتي شده و آنها به صورت آتشي در آمده است و وقتي به آنجا برسد مي فهمد عجب كاري كرده ا

ست

 

 ولي حسرت سودي نخواهد داشت.

 

 

 

 قس

 

 

 خودم را جمع نموده 

 

 چند شلاقي به عقب اسب نواختم و با ركاب به پهلوي او زدم

 

 اسب دم را حركت داده و خود را گرد كرد و باد به پره ي بيني انداختت و چون باد صرصر پردن گرفت

 

 هادي كه هميشه بالاي سر من همچون شاهباز در پرواز بود عقب افتاد و من هم سرگرم بودم

 

 ناگهان ساه ملعون خود را همچون ديو ود به من رسانيد

 

 اسب از هيكل او رم كرد و به زمين افتاد 

 

 اعضايم همه در هم خرد گرديد و دو دست اسب هم از راه بيرون شد و باتلاق فرو رفت و حيوان به زحت دستهاي خود را بيرون نمود

 

 هادي رسيد،خيلي سريع دست و پاي شكسته ي مرا بستو من روي اسب محكم بسته و خود لجام اسب را مي كشيد و كم كم از آن زمين پر بلا دور شديم

 

 بعد از استراحت و نفس نفس زدن گفتم

 

 هادي، تو هر وقت از من دور شده اي سياه ملعون نزديك آمده است و مرا صدمه زده است

 

 هادي گفت

 

 او هر وقت نزيك مي شود من از تو دور مي شوم و نزديك شدن او هم از طرف خودتان است

 

 مدتي همينطور مي رفتيم كه داخل اراضي ديگري از اراضي شهوت شديم

 

 آنهايي كه در دست راست بودن و به صورت خر و گاو و گوسفند نشان مي دادند كساني بودند كه شكم پرستيشان از مال حلال خودشان بود و چندان عذابي هم نداشتند

 

 اما آنهايي كه در دست چپ به صورت خوك و خرس بودند

 

 كساني بودند كه در شكم پرستي وتن پروري خود بي باك بوده و فرقي ميان حلال و حرام و مال خود و مال غير نمي گذاشنتد

 

 شكم هايشان بسيار بزرگ و ساير اعضا بسيار لاغر و باريك بود و علاوه بر اين در اذيّت و آزار نيز بودند

 

 آنها در بي عقلي بس مانند چهارپايان اند 

 بلكه گمراه تر و نادان تر اند

 

 كم كم به منزلگاه مسافريني كه در صحراي بي آب و علف واقع شده بود رسيديم

 

 چيزي در اين منزل پيدا نمي شد

 

 هادي گفت

 

 خودت حدالامكان بايد پياده بروري و سپر را بردار كه امروز لازمت مي شود

 

 پرسيدم اين سپر چيست

 

 گفت كه تو را از شهوات محفوظ داشته است اين سپر اثر روزه گرفتن و گرسنه بودن

توست كه تو را از شهوات محفوظ داشته است.

 

 

 


.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سرفصل نرم افزارmayple